تاریخ بروز رسانی ژوئن 19, 2020 %%
خرید و فروش مواد، مبادله نوزدان و الان هم که قمار بر سر کودکان و نوجوانان، محله هرندی، شوش و دروازه غار را به یکی از ناامن ترین مکان ها برای کودکان تبدیل کرده است. در این محله ها آسیب به کودکان در مناطق پرخطر اعتیاد به مواد مخدراکثر کودکان دارای والدینی معتاد می باشند و خود نیز در آینده ای نه چندان دور در دام اعتیاد گرفتار می شوند. اما این تنها مشکل این کودکان بی پناه نیست. مبارزه های بی رحمانه بر سر پول، مواد شیشه و مشروب، این افراد را مجبور به شرکت در مسابقه مرگ می کند.
در یکی از کوچه پس کوچه های هرندی قدم بر می داشتم که صدا های نا مفهومی به گوشم رسید. کمی جلوتر که رفتم، دو نوجوان را در وسط گود دیدم، که آماده حمله به یکدیگر بودند. دور تا دور گود را افرادی گرفته بودند که یا در حال مصرف مواد مخدر بودند و یا از خماری در گوشه ای چنبره زده اند. برخی هم که از این دنیا غافل بودند و زیر لب سخنی می گفتند.
عده ای که بر روی این دو نوجوان شرط بندی کرده بودند. چشم انتظار بردن حریف نشسته اند و در حال فحش دادن به حریف می باشند. در میانه این جمع مردانه دخترکی که به او لیلا ساقی می گفتند، در حال فروش بسته های 3 و 5 گرمی تریاک بود.
با صدای سوت، اکبر که نوجوانی نحیف و 13 ساله است به سمت حریف خود یورش می برد و با یک مشت او را نقش بر زمین می کند. پدر حریف که پسرش را نقش بر زمین می بیند، با داد و هوار از پسرش می خواهد که بلند شود. گویا پسر از هیبت پدر ترسید که ناگهان بلند شد و با چند مشت، اکبر را نقش بر زمین کرد. اکبر چشمانش از لابه لای خون های روانه شده در صورتش مشخص نبود، دیوانه وار می خندید.
اعتیاد والدین به مواد مخد در محله های آسیب
هنوز تاثیر مواد و مشروب در بدن اکبر هویدا بود، که از جایش برخاست و با نگاهی خشمگین بر حریف، با چند مشت او را نقش بر زمین کرد. با بلند نشدن حریف برنده بازی مشخص شد و اکبر با حالتی پیروز مندانه دستانش را بالا برد. مردی که 30 هزار تومان بر روی اکبر شرط بندی کرده بود به سراغ پدر پسرک شکست خورده رفت تا پول را از او بگیرد. در حالی که پسرک داشت از درد به خود می پیچید، پدر در حال چانه زنی برای کم کردن مبلغ شرط بندی بود، که مرد او را نیز تهدید به کتک کاری کرد.
با پرداخت پول، پدر پسرش را با فحش و ناسزا از روی زمین بلند کرد و افراد دور میدان از هم پاشیدند. به سراغ اکبر که روی سنگی خارج از گود نشسته بود رفتم. با دیدنم از جا برخاست و گفت؛ چیزی می خوایی آبجی. گفتن نه ولی چرا حاضر به شرکت در این مسابقه شدی. پوزخندی زد و گفت؛ مشخصه مال این طرفا نیستی. ما اینجا برای پول مواد خودمون یا پدر و مادرمون هفته ای یه بار از این کارا می کنیم. حالا چند تا مشت و لگد هم بخوریم، به هیچ جای دنیا بر نمی خوره، همه هم از این وضعیت راضی هستن.
اکبر کمی پول خواست. گویا فردی که اسپانسری او را بر عهده داشت پولش را بالا کشیده است و گفته که پول تو همان مواد و مشروبی است که قبل از مسابقه خورده ای. حالا برای شب که مهمان داشتند، نیاز به پول برای خرید شیشه داشت. در چشمان بی فروغش نگاه کردم و از دادن پول اجتناب کردم که با لحنی سرد گفت: از تو هم خیری به ما نمیرسه آبجی.
اعتیاد به قمار و خرید فروش
کمی در محله چرخیدم که به دنبال شنیدن صدای بچه ها رفتم. دیدم که در حمامی متروکه چندین نوجوان در کنار آتشی که افروخته اند نشسته و مشغول تعریف اند. با دیدنم از جای بلند شدند. صورت برخی از آن ها با ضربه های چاقو نقشبندی شده بود. زمان مسابقه بعدی را پرسیدم که گفتند زود آمدی. ساعت 5 عصر نوبت داداش رحیم و احمد کچل است. بابای رحیم روی مسابقه پسرش 20 هزار تومن شرط بسته است.
با تعجب پرسیدم فقط 20 هزار تومن. گفتند؛ اینجا برای هزار تومن همه ی زندگی شون را می فروشند، چه برسه به 20 هزار تومن. البته آقا صمد گاهی با خودش مهمونایی میاره که اونا 500 هزار تومن شرط بندی می کنن. اما برای ما 10 هزار تومن یعنی یک میلیون.
با دیدن اوضاع نابسامان کودکان این محله به سراغ پلیس آگاهی رفته و جریان را با سرهنگ حسنوند رئیس اداره مبارزه با مواد مخدر تهران در میان گذاشتم. وی در این خصوص اظهار بی اطلاعی کرده و گفت که سه محله هرندی، دروازه غار و شوش، در دست پاکسازی می باشند. اما متاسفانه این عمل و پاکسازی ریشه ای، تنها از عهده ستاد مبارزه با مواد مخدر بر نمی آید. در حقیقت نیاز به همکاری ارگان های مختلفی است که با همکاری یکدیگر ریشه اعتیاد و فساد را از این سه محله از بین ببرند.
وی اذعان داشت که یکی از بزرگترین عللی که سبب این گونه آسیب ها می شود، پایین بودن سطح فرهنگی و فکری مردم در این نواحی است. وی خواستار کمک های مالی از سوی موسسات خیریه شد، تا بتوان سرپنهایی برای کودکان و نوجوانان آسیب دیده ایجاد کند. همچنین بیان کرد که باید بهزیستی و صدا و سیما در این زمینه تدابیر لازم را اندیشیده تا بتوانیم نسل بعدی این خانواده ها را از منجلاب فساد و اعتیاد بیرون بکشیم.
پایان متن.
خانم عطر پاکی