تاریخ بروز رسانی اردیبهشت ۱۴, ۱۳۹۹ %%
سرگذشت محسن ۳۲ ساله شاید برای خیلی ها تکراری باشد. معتاد شدن و عاقبت کارتن خوابی تا درمان در کمپ ترک اعتیاد سرنوشتی است که در انتظار همه معتادان است. در حقیقت شاید بسیاری مانند محسن جوانی موفق و آینده دار بودند که بر اثر یک اشتباه در دام اعتیاد گرفتار شدند. او دانشجوی سینما و تئاتر بود، که با مواد مخدر آشنا شد. ابتدا به مصرف تریاک می پرداخت که بعد از اطلاع دانشگاه، از آنجا اخراج شد.
به سراغ شغل اصلی خود که بازیگری در تئاتر بود رفت، اما آنجا هم بر اثر غیبت های مکرر و خوابیدن در محل کار اخراج شد. اما این آخر کار نبود و باید برای تامین هزینه مواد کار پیدا می کرد. به عنوان کارگر مبل سازی در کارگاهی مشغول به کار شد، که درآمد خوبی هم داشت. اما هر چه حقوق می گرفت پای بساط منقل و وافور خرج می شد.
دوران طلایی مصرف و اعتیاد به مواد مخدر
به گفته محسن، دوران طلایی اعتیادم زمانی تنها که تنها اعتیاد به تریاک مصرف میکردم در حقیقت جهنم او از زمانی آغاز می شود که رو به سوی مواد مخدر صنعتی اعتیاد شیشه می آورد. با ورود محسن به این منجلاب، دوران کارتن خوابی و در به دری او نیز شروع می شود. تا اینکه یک روز که دیگر از این وضعیت خسته می شود، از طریق بهزیستی با جمعیت طلوع بی نشان آشنا می گردد.

محسن که تجربه بستری شدن در کمپ ترک اعتیاد برای شیشه را برای چندین بار داشت، با اکراه به سوی دفتر این مرکز رفت و خود را به آن ها معرفی نمود. در حقیقت جمعیت طلوع بی نشان ها، مرکزی کار آفرین بود که برای معتادان کار و مکانی برای خوابیدن فراهم می کرد، تا پس از ترک دوباره، به سوی اعتیاد کشیده نشوند.در جمعیت طلوع بی نشان کسی قضاوت نمی شود. از روش های اجباری برای ترک استفاده نمی شود و به جای مداوای جسمی، روح آن ها درمان شده و سپس به زندگی باز می گردند. شغلی که این جمعیت برای این افراد فراهم می کند، پرورش کاکتوس و خدمات مربوط به گل و گیاهان است.

۵ سال پیش، این جمعیت کار خود را تنها با یک گلدان کاکتوس آغاز کرد و اکنون بعد از این مدت، با تلاش هایی همین افراد، این گلخانه تبدیل به یکی از بزرگترین مراکز پرورش گل در تهران شده است. حتی جمعیت طلوع خورشید، هنر دست افرادی مانند محسن را در نمایشگاه ها شرکت داده و آن ها را به فروش می رساند. با سودی که از این کار حاصل می شود، مخارج گلخانه و حقوق کارمندان خود را می دهد.
به دور از انتظار نیست که پرورش گل و گیاه این چنین تاثیر عمیقی بر روی افراد گذاشته تا به اندازه ای که خود آن ها تمایل به بازگشت به سوی مواد مخدر را ندارند. بوی گیاهان، خاک و کود آن چنان فضای دلچسبی را برای همه ایجاد کرده است، که این افراد با دل و جان به پرورش گل ها می پردازند. حال به جای چهره اعتیاد و معتادان متجاهر در خیابان ها، در هر خانه ای دست پرورده ی این افراد قرار دارد، که زیبایی را برای آن ها به ارمغان آورده است.
علاوه بر این، از آنجایی که این معتادان از سوی خانواده و دوستان خود طرد شده اند و جایی برای ماندن ندارند، جمعیت طلوع بی نشان برای این افراد مکانی برای اسکان قرار داده است. در حقیقت این حس اعتماد و دوستی است که باعث پیوند میان افراد با کار و زندگی دوباره در آن ها شده است.
نیلوفر ساکی
پایان پیام.
پاسخ دهید